سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» در ادامه مبحث آشنایی با اصطلاحات علم کلام به بررسی اصطلاح «تجسم اعمال» می پردازد.
مسئله «تجسم و تجسد اعمال» حقیقتی بنیادی است که نوع آیات مربوط به قیامت، صریحا و بدون هیچ گونه نیاز به اجتهاد و تاویل، آن را تبیین نموده، این صراحت به اندازه ای است که زمینه هرگونه توجیه و تردید برخلاف آن را نزدیک به محال می نماید.
تجسم عمل براین نکته و باور مبتنی است که رابطه علیّ و معلولی، بلکه میان عمل و جزا در آخرت، نه قراردادی است و نه از نوع رابطه علی و معلولی ، بلکه میان آنها رابطه عینیت و اتحاد حکمفرماست؛ یعنی آنچه در آخرت به عنوان پاداش یا کیفر به نیکوکاران و بدکاران اختصاص می یابد، تجسم خود عمل آنهاست.
به عبارت دیگر، اعمال ما صورتی ملکی دارد که فانی و موقت و همان است که در این جهان ظاهر می شود. نیز دارای صورتی ملکوتی است که پس از صدور از ما هرگز فانی نمی شود و از توابع و لوازم جدانشدنی ماست.
اعمال از نظر وجهه ملکوتی، باقی است و روزی ما به آنها خواهیم رسید و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذت بخش است، نعیم و اگر زشت و کریه است، آتش و جحیم ما خواهد بود.
دلایل قرآنی تجسم اعمال
تجسم اعمال مسئله ای است که دلایل نقلی و شرعی فراوانی بر آن اقامه شده است.
لحن قرآن، لحن تجسم اعمال است. تعبیر می کند که جزای عمل شما در حقیقت عمل شماست که به شما برگردانده می شود. این از مواردی است که منطق قرآن بر منطق مفسرین، سایه افکنده است. مفسرین چون این نکته را امری غیر معقول می دانستند(که نفس عمل در قیامت برگردانده است) این مطلب را در تقدیر می گیرند و بر این اعتقادند که کیفر، پاداش عمل انسان است که به انسان برگردانده می شود.
از این منظر پاداش یک چیز است و عمل چیز دیگری است؛ اما منطق قرآن را اعم از اینکه بتوانیم توجیه کنیم یا نه بر این مبتنی است که نفس اعمال شخص به او برگردانده می شود.
قرآن می فرماید: « وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ » «و لتنظر» امر است و باید هر کس در آنچه برای فردا می فرستند، نظر کند . این صریح ترین تعبیر قرآن در این زمینه است و در حقیقت فرمان داده است که در کار و در عمل خودتان درباره چیزهایی که برای فردا پیش می فرستید دقت کنید.
این لحن گویای آن است که در قیامت، همان عمل به انسان بر می گردد. پیغمبر فرمود:« انما هی اعمالک تردد الیکم».
قرآن کریم بحث تجسم اعمال را مورد توجه قرار می دهد، مانند این آیات:
فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوَءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا
روزی که هر کسی هر کار خیر و بدی که انجام داده است، حاضر شده می بیند.
همچنین آیه ای که به قول برخی مفسرین، آخرین آیه ای است که بر رسول خدا نازل شده است، می فرماید:« وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فيهِ إِلَي اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّي کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ ».
علامه طباطبایی نیز در همین باره، در تفسیر آیه 33سوره جاثیه می فرماید: منظور از اضافه شدن کلمه سوء به ما عملوا بیان جنس عمل است؛ یعنی اعمال سوء آنها آشکار می شود و این نکته بر حقیقت غیرقابل انکار تجسم و تجسد اعمال و بازخوانی دوباره پندار، کردار و گفتار ناپسند یا نیکوی دنیوی افراد صراحت دارد.
*فرهنگ اصطلاحات علم کلام :مسلم محمدی
نظر شما